دوم سموئیل-باب ششم 2Samuel-06
۲ و داود با تمامی قومی که همراهش بودند برخاسته، از بَعْلی یهودا روانه شدند تا تابوت خدا را که به اسم، یعنی به اسم یهُوَه صبایوت که بر کروبیان نشسته است، مسمّی میباشد، از آنجا بیاورند.
۳ و تابوت خدا را بر ارابهای نو گذاشتند و آن را از خانة ابیناداب که در جِبْعَه است، برداشتند، و عُزَّه و اَخِیو، پسران اَبیناداب، ارابة نو را راندند.
۴ و آن را از خانة ابیناداب که در جِبْعَه است، با تابوت خدا آوردند و اخیو پیش تابوت میرفت.
۵ و داود و تمامی خاندان اسرائیل با انواع آلات چوب سرو و بربط و رُباب و دفّ و دُهُل و سنجها به حضور خداوند بازی میکردند.
۶ و چون به خرمنگاه ناکون رسیدند، عُزَّه دست خود را به تابوت خداوند دراز کرده، آن را گرفت زیرا گاوان میلغزیدند.
۷ پس غضب خداوند بر عُزَّه افروخته شده، خدا او را در آنجا به سبب تقصیرش زد، و در آنجا نزد تابوت خدا مرد.
۸ و داود غمگین شد زیرا خداوند بر عُزَّه رخنه کرده بود، و آن مکان را تا به امروز فارَص عُزَّه نام نهاد.
۹ و در آن روز، داود از خداوند ترسیده، گفت که «تابوت خداوند نزد من چگونه بیاید؟»
۱۰ و داود نخواست که تابوت خداوند را نزد خود به شهر داود بیاورد. پس داود آن را به خانة عُوْبید اَدُوم جَتّی برگردانید.
۱۱ و تابوت خداوند در خانة عُوبید اَدوم جَتّی سه ماه ماند؛ و خداوند عوبید اَدوم و تمامی خاندانش را برکت داد.
۱۲ و داود پادشاه را خبر داده، گفتند که «خداوند خانة عوبید اَدوم و جمیع مایملک او را به سبب تابوت خدا برکت داده است» پس داود رفت و تابوت خدا را از خانة عوبید ادوم به شهر داود به شادمانی آورد.
۱۳ و چون بردارندگان تابوت خداوند شش قدم رفته بودند، گاوان و پرواریها ذبح نمود.
۱۴ و داود با تمامی قوّت خود به حضور خداوند رقص میکرد، و داود به ایفود کتان ملبس بود.
۱۵ پس داود و تمامی خاندان اسرائیل، تابوت خداوند را به آواز شادمانی و آواز کرِنّا آوردند.
۱۶ و چون تابوت خداوند داخل شهر داود میشد، میکال دختر شاؤل از پنجره نگریسته، داود پادشاه را دید که به حضور خداوند جست و خیز و رقص میکند؛ پس او را در دل خود حقیر شمرد.
۱۷ و تابوت خداوند را درآورده، آن را در مکانش در میان خیمهای که داود برایش برپا داشته بود، گذاشتند، و داود به حضور خداوند قربانیهای سوختنی و ذبایح سلامتی گذرانید.
۱۸ و چون داود از گذرانیدن قربانیهای سوختنی و ذبایح سلامتی فارغ شد، قوم را به اسم یهُوَه صبایوت برکت داد.
۱۹ و به تمامی قوم، یعنی به جمیع گروه اسرائیل، مردان و زنان به هر یکی یک گِردة نان و یک پارة گوشت و یک قرص کشمش بخشید. پس تمامی قوم هر یکی به خانة خود رفتند.
۲۰ اما داود برگشت تا اهل خانة خود را برکت دهد. و میکال دختر شاؤل به استقبال داود بیرون آمده، گفت: «پادشاه اسرائیل امروز چه قدر خویشتن را عظمت داد که خود را در نظر کنیزانِ بندگان خود برهنه ساخت، به طوری که یکی از سُفَها خود را برهنه میکند.»
۲۱ و داود به میکال گفت: به حضور خداوند بود که مرا بر پدرت و بر تمامی خاندانش برتری داد تا مرا بر قوم خداوند، یعنی بر اسرائیل پیشوا سازد؛ از این جهت به حضور خداوند بازی کردم.
۲۲ و از این نیز خود را زیاده حقیر خواهم نمود و در نظر خود پست خواهم شد؛ لیکن در نظر کنیزانی که دربارة آنها سخن گفتی، معظّم خواهم بود.
۲۳ و میکال دختر شاؤل را تا روز وفاتش اولاد نشد.

دوم سموئیل-باب ششم 2Samuel-06
Reviewed by جواد
on
دوشنبه, آذر ۱۶, ۱۳۹۴
Rating:
