غزل غزلهای سلیمان-باب هشتم Song of Solomon-08

محبوبه
۱ کاش که مثل برادر من که پستانهای مادر مرا مکید میبودی، تا چون تو را بیرون مییافتم، تو را میبوسیدم و مرا رسوا نمیساختند.
۲ تو را رهبری میکردم و به خانه مادرم در میآوردم تا مرا تعلیم میدادی تا شراب ممزوج و عَصیر انار خود را به تو مینوشانیدم.
۳ دست چپ او زیر سر من میبود و دست راستش مرا در آغوش میکشید.
۴ ای دختران اورشلیم شما را قسم میدهم که محبوب مرا تا خودش نخواهد بیدار نکنید و برنینگیزانید.
دختران اورشلیم
۵ دختران اورشلیم: این کیست که بر محبوب خود تکیه کرده، از صحرا بر میآید؟ محبوبه: زیر درخت سیب تو را برانگیختم که در آنجا مـادرت تـو را زاییـد. در آنجـا والـده تـو را درد زه گرفت.
محبوبه
۶ مـرا مثل خاتـم بر دلت و مثـل نگیـن بر بازویت بگذار، زیرا که محبت مثل موت زورآور است و غیرت مثل هاویه ستم کیش میباشد. شعلههایش شعلههای آتش و لَهیب یهوه است.
۷ آبهای بسیار محبت را خاموش نتوانـد کـرد و سیلهـا آن را نتوانـد فـرو نشانیـد. اگـر کسـی تمامـی امــوال خانــه خویـش را بـرای محبـت بدهـد، آن را البتّه خـوار خواهنـد شمـرد.
دختران اورشلیم
۸ دختران اورشلیم: ما را خواهری کوچک است که پستان ندارد. به جهت خواهر خود در روزی که او را خواستگاری کنند، چه بکنیم؟
۹ اگر دیوارمی بود، بر او برج نقرهای بنا میکردیم ؛ و اگر دروازه میبود، او را به تختههای سرو آزاد میپوشانیدیم.
محبوبه
۱۰ محبوبه: من دیوار هستم و پستانهایم مثل برجها است. لهذا در نظر او از جمله یابندگان سلامتی شدهام.
۱۱ سلیمان تاکستانی در بعل هامون داشت و تاکستان را به ناطوران سپرد، که هر کس برای میوهاش هزار نقره بدهد.
۱۲ تاکستانم که از آن من است پیش روی من میباشد. برای تو ای سلیمان هزار و برای ناطورانِ میوه اش، دویست خواهد بود.
محبوب
۱۳ محبوب: ای (محبوبه ) که در باغات مینشینی، رفیقان آواز تو را میشنوند، مرا نیز بشنوان.
محبوبه
۱۴ محبوبه: ای محبوب من، فرار کن و مثل غزال یا بچه آهو بر کوههای عطرّیات باش.

غزل غزلهای سلیمان-باب هشتم Song of Solomon-08
Reviewed by جواد
on
سهشنبه, مهر ۰۷, ۱۳۹۴
Rating:
