Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

خروج-باب سی و سوم Exodus-33



گوش کنید به تورات مقدس-خروج-باب سی و سوم
تقدیس قوم اسرائیل

۱ و خداوند به موسی گفت: روانه شده،از اینجا کوچ کن، تو و این قوم که از زمین مصر برآورده ای، بدان زمینی که برای ابراهیم، اسحاق و یعقوب قسم خورده، 
گفته ام آن را به ذریت تو عطا خواهم کرد. 
۲ و فرشته ای پیش روی تو می فرستم، و کنعانیان و اَموریان و حتیان و فرزیان و حویان و یبوسیان را بیرون خواهم کرد 
۳ به زمینی که به شیر و شهد جاری است ؛ زیرا که در میان شما نمی آیم، چونکه قوم گردن کش هستی، مبادا تو را در بین راه هلاک سازم.
۴ و چون قوم این سخنان بد را شنیدند، ماتم گرفتند، و هیچکس زیور خود را برخود ننهاد. 
۵ و خداوند به موسی گفت: بنی اسرائیل را بگو: شما قوم گردن کش هستید؛ اگر لحظه ای در میان تو آیم، همانا تو را هلاک سازم. پس اکنون زیور خود را از خود بیرون کن تا بدانم با تو چه کنم.
۶ پس بنی اسرائیل زیورهای خود را از جَبَل حوریب از خود بیرون کردند.

خیمه اجتماع

۷ و موسی خیمة خود را برداشته، آن را بیرون لشکرگاه، دور از اردو زد، و آن را «خیمة اجتماع » نامید. و واقع شد که هر که طالب " یهُوَه " می بود، به خیمة اجتماع که خارج لشکرگاه بود، بیرون می رفت. 
۸ و هنگامی که موسی به سوی خیمه بیرون می رفت، تمامی قوم برخاسته، هر یکی به در خیمة خود می ایستاد، و در عقب موسی می نگریست تا داخل خیمه می شد. 
۹ و چون موسی به خیمه داخل می شد، ستون ابر نازل شده، به در خیمه می ایستاد، و خدا با موسی سخن می گفت. 
۱۰ و چون تمامی قوم، ستون ابر را بر در خیمه ایستاده می دیدند، همة قوم برخاسته، هر کس به در خیمة خود سجده می کرد. 
۱۱ و خداوند با موسی روبرو سخن می گفت، مثل شخصی که با دوست خود سخن گوید. پس به اردو برمی گشت. اما خادم او یوشع بن نونِ جوان، از میان خیمه بیرون نمی آمد.

موسی و جلال خدا

۱۲ و موسی به خداوند گفت: اینک تو به من می گویی: این قوم را ببر. و تو مرا خبر می دهی که همراه من که را می فرستی. و تو گفته ای، تو را به نام می شناسم، و ایضاً در حضور من فیض یافته ای. 
۱۳ الا´ن اگر فی الحقیقه منظور نظر تو شده ام، طریق خود را به من بیاموز تا تو را بشناسم، و در حضور تو فیض یابم، و ملاحظه بفرما که این طایفه، قوم تو می باشند.
۱۴ گفت: «روی من خواهد آمد و تو را آرامی خواهم بخشید.» 
۱۵ به وی عرض کرد: هر گاه روی تو نیاید، ما را از اینجا مبر. 
۱۶ زیرا به چه چیز معلوم می شود که من و قوم تو منظور نظر تو شده ایم؟ آیا نه از آمدن تو با ما؟ پس من و قوم تو از جمیع قومهایی که بر روی زمینند، ممتاز خواهیم شد.
۱۷ خداوند به موسی گفت: این کار را نیز که گفته ای خواهم کرد، زیرا که در نظر من فیض یافته ای و تو را بنام می شناسم.
۱۸ عرض کرد: «مستدعی آنکه جلال خود را به من بنمایی.» 
۱۹ گفت: «من تمامی احسان خود را پیش روی تو می گذرانم و نام " یهُوَه " را پیش روی تو ندا می کنم، و رأفت می کنم بر هر که رئوف هستم و رحمت خواهم کرد بر هر که رحیم هستم.» 
۲۰ و گفت: «روی مرا نمی توانی دید، زیرا انسان نمی تواند مرا ببیند و زنده بماند.» 
۲۱ و خداوند گفت: اینک مقامی نزد من است. پس بر صخره بایست. 
۲۲ و واقع می شود که چون جلال من می گذرد، تو را در شکاف صخره می گذارم، و تو را به دست خود خواهم پوشانید تا عبور کنم. 
۲۳ پس دست خود را خواهم برداشت تا قفای مرا ببینی، اما روی من دیده نمی شود.


                                                                                   
خروج-باب سی و سوم Exodus-33 Reviewed by جواد on جمعه, مرداد ۰۹, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.