Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

یوشع-باب دوم Joshua-02


گوش کنید به کتب پیامبران-یوشع-باب دوم
راحاب و جاسوسان
  
 ۱ و یوشع بن نون دو مرد جاسوس از شِطّیم به پنهانی فرستاده، گفت: «روانه شده، زمین و اریحا را ببینید.» پس رفته، به خانة زن زانیه‌ای که راحاب نام داشت داخل شده، در آنجا خوابیدند. 
۲ و ملک اریحا را خبر دادند که «اینک مردمان از بنی اسرائیل امشب داخل این جا شدند تا زمین را جاسوسی کنند.» 
۳ و ملک اریحا نزد راحاب فرستاده، گفت: «مردانی را که نزد تو آمده، به خانة تو داخل شده‌اند، بیرون بیاور زیرا برای جاسوسی تمامی زمین آمده‌اند.» 
۴ و زن آن دو مرد را گرفته، ایشان را پنهان کرد و گفت: بلی آن مردان نزد من آمدند، اما ندانستم از کجا بودند. 
۵ و نزدیک به وقت بستن دروازه، آن مردان در تاریکی بیرون رفتند و نمی‌دانم که ایشان کجا رفتند. به زودی ایشان را تعاقب نمایید که به ایشان خواهید رسید.
۶ لیکن او ایشان را به پشت بام برده، در شاخه‌های کتان که برای خود بر پُشت بام چیده بود، پنهان کرده بود. 
۷ پس آن کسان، ایشان را به راه اُرْدُن تا گدارها تعاقب نمودند، و چون تعاقب کنندگان ایشان بیرون رفتند، دروازه را بستند. 
۸ و قبل از آنکه بخوابند، او نزد ایشان به پشت بام برآمد. 
۹ و به آن مردان گفت: «می‌دانم که یهُوَه این زمین را به شما داده، و ترس شما بر ما مستولی شده است، و تمام ساکنان زمین به سبب شما گداخته شده‌اند. 
۱۰ زیرا شنیده‌ایم که خداوند چگونه آب دریای قلزم را پیش روی شما خشکانید، وقتی که از مصر بیرون آمدید، و آنچه به دو پادشاه اَموریان که به آن طرف اُرْدُن بودند کردید، یعنی سَیحُون و عوج که ایشان را هلاک ساختید. 
۱۱ و چون شنیدیم دلهای ما گداخته شد، و به سبب شما دیگر در کسی جان نماند، زیرا که یهُوَه خدای شما، بالا در آسمان و پایین بر زمین خداست. 
۱۲ پس الآن برای من به خداوند قسم بخورید که چنانکه به شما احسان کردم، شما نیز به خاندان پدرم احسان خواهید نمود، و نشانة امانت به من بدهید 
۱۳ که پدرم و مادرم و برادرانم و خواهرانم و هر چه دارند زنده خواهید گذارد، و جانهای ما را از موت رستگار خواهید ساخت.
۱۴ آن مردان به وی گفتند: «جانهای ما به عوض شما بمیرند که چون خداوند این زمین را به ما بدهد، اگر این کار ما را بروز ندهید، البته به شما احسان و امانت خواهیم کرد.» 
۱۵ پس ایشان را با طناب از دریچه پایین کرد، زیرا خانة او بر حصار شهر بود و او بر حصار ساکن بود. 
۱۶ و ایشان را گفت: «به کوه بروید مبادا تعاقب کنندگان به شما برسند و در آنجا سه روز خود را پنهان کنید، تا تعاقب کنندگان برگردند. بعد از آن به راه خود بروید.» 
۱۷ آن مردان به وی گفتند: ما از این قسم تو که به ما دادی مبرا خواهیم شد. 
۱۸ اینک چون ما به زمین داخل شویم، این طناب ریسمان قرمز را به دریچه‌ای که ما را به آن پایین کردی ببند، و پدرت و مادرت و برادرانت و تمامی خاندان پدرت را نزد خود به خانه جمع کن. 
۱۹ و چنین خواهد شد که هر کسی که از در خانة تو به کوچه بیرون رود، خونش بر سرش خواهد بود و ما مبرا خواهیم بود؛ و هر که نزد تو در خانه باشد، اگر کسی بر او دست بگذارد، خونش بر سر ما خواهد بود. 
۲۰ و اگر این کار ما را بروز دهی، از قسم تو که به ما داده‌ای مبرا خواهیم بود.
۲۱ او گفت: «موافق کلام شما باشد.» پس ایشان را روانه کرده، رفتند، و طناب قرمز را به دریچه بست. 
۲۲ پس ایشان روانه شده، به کوه آمدند و در آنجا سه روز ماندند تا تعاقب کنندگان برگشتند، و تعاقب کنندگان تمامی راه را جستجو کردند ولی ایشان را نیافتند. 
۲۳ پس آن دو مرد برگشته، از کوه به زیر آمدند و از نهر عبور نموده، نزد یوشع بن نون رسیدند، و هر آنچه به ایشان واقع شده بود، برای وی بیان کردند. 
۲۴ و به یوشع گفتند: «هر آینه خداوند تمامی زمین را به دست ما داده است و جمیع ساکنان زمین به سبب ما گداخته شده‌اند.»

                                                                                   
یوشع-باب دوم Joshua-02 Reviewed by جواد on چهارشنبه, آذر ۱۱, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.