Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

دوم پادشاهان-باب دهم 2Kings-10



گوش کنید به کتب پیامبران-دوم پادشاهان-باب دهم
مرگ پسران اخاب  

۱ و هفتاد پسر اَخاب در سامره بودند. پس ییهُو مکتوبی نوشته، به سامره نزد سروران یزْرَعیل که مشایخ و مربیانِ پسران اَخاب بودند فرستاده، گفت:
۲ الآن چون این مکتوب به شما برسد چونکه پسران آقای شما و ارابه‌ها و اسبان و شهر حصاردار و اسلحه با شما است، 
۳ پس بهترین و نیکوترین پسران آقای خود را انتخاب کرده، او را بر کرسی پدرش بنشانید و به جهت خانة آقای خود جنگ نمایید. 
۴ اما ایشان به شدت ترسان شدند و گفتند: «اینک دو پادشاه نتوانستند با او مقاومت نمایند، پس ما چگونه مقاومت خواهیم کرد؟» 
۵ پس ناظر خانه و رئیس شهر و مشایخ و مربیان را نزد ییهُو فرستاده، گفتند: «ما بندگان تو هستیم و هر چه به ما بفرمایی بجا خواهیم آورد؛ کسی را پادشاه نخواهیم ساخت. آنچه در نظر تو پسند آید، به عمل آور.» 
۶ پس مکتوبی دیگر به ایشان نوشت و گفت: «اگر شما با من هستید و سخن مرا خواهید شنید، سرهای پسران آقای خود را بگیرید و فردا مثل این وقت نزد من به یزْرَعیل بیایید.» و آن پادشاه زادگان که هفتاد نفر بودند، نزد بزرگان شهر که ایشان را تربیت می‌کردند، می‌بودند. 
۷ و چون آن مکتوب نزد ایشان رسید، پادشاه زادگان را گرفته، هر هفتاد نفر را کشتند و سرهای ایشان را در سبدها گذاشته، به یزْرَعیل، نزد وی فرستادند. 
۸ و قاصدی آمده، او را خبر داد و گفت: «سرهای پسران پادشاه را آوردند.» او گفت: «آنها را به دو توده نزد دهنة دروازه تا صبح بگذارید.» 
۹ و بامدادان چون بیرون رفت، بایستاد و به تمامی قوم گفت: «شما عادل هستید. اینک من بر آقای خود شوریده، او را کشتم. اما کیست که جمیع اینها را کشته است؟» 
۱۰ پس بدانید که از کلام خداوند که خداوند دربارة خاندان اَخاب گفته است، حرفی به زمین نخواهد افتاد و خداوند آنچه را که به واسطة بندة خود ایلیا گفته، بجا آورده است. 
۱۱ و ییهُو جمیع باقی ماندگان خاندان اَخاب را که در یزْرَعیل بودند، کشت، و تمامی بزرگانش و اَصْدَقایش و کاهنانش را تا از برایش کسی باقی نماند. 
۱۲ پس برخاسته، و روانه شده، به سامره آمد و چون در راه به بیت عَقْدِ شبانان رسید، 
۱۳ ییهُو به برادران اَخَزْیا، پادشاه یهودا دچار شده، گفت: «شما کیستید؟» گفتند: «برادران اَخَزْیا هستیم و می‌آییم تا پسران پادشاه و پسران مَلَکه را تحیت گوییم.» 
۱۴ او گفت: «اینها را زنده بگیرید.» پس ایشان را زنده گرفتند و ایشان را که چهل و دو نفر بودند، نزد چاه بیت عَقد کشتند که از ایشان احدی رهایی نیافت.
۱۵ و چون از آنجا روانه شد، به یهُوناداب بن رَکاب که به استقبال او می‌آمد، برخورد و او را تحیت نموده، گفت که «آیا دل تو راست است، مثل دل من با دل تو؟» یهُوناداب جواب داد که «راست است.» گفت: «اگر هست، دست خود را به من بده.» پس دست خود را به او داد و او وی را نزد خود به ارابه برکشید. 
۱۶ و گفت: «همراه من بیا، و غیرتی که برای خداوند دارم، ببین.» و او را بر ارابة وی سوار کردند. 
۱۷ و چون به سامره رسید، تمامی باقی ماندگان اَخاب را که در سامره بودند، کشت به حدی که اثر او را نابود ساخت بر حسب کلامی که خداوند به ایلیا گفته بود.

قتل پرستندگان بعل  

۱۸ پس ییهُو تمامی قوم را جمع کرده، به ایشان گفت: اَخاب بَعْل را پرستش قلیل کرد، اما ییهُو او را پرستش کثیر خواهد نمود. 
۱۹ پس الآن جمیع انبیای بَعْل و جمیع پرستندگانش و جمیع کهَنه او را نزد من بخوانید و احدی از ایشان غایب نباشد زیرا قصد ذبح عظیمی برای بَعْل دارم. هر که حاضر نباشد زنده نخواهد ماند. اما ییهُو این را از راه حیله کرد تا پرستندگان بَعْل را هلاک سازد. 
۲۰ و ییهُو گفت: «محفلی مقدس برای بَعْل تقدیس نمایید.» و آن را اعلان کردند. 
۲۱ و ییهُو نزد تمامی اسرائیل فرستاد و تمامی پرستندگان بَعْل آمدند و احدی باقی نماند که نیامد و به خانة بَعْل داخل شدند و خانة بَعْل سرتاسر پر شد. 
۲۲ و به ناظر مخزن لباس گفت که «برای جمیع پرستندگان بَعْل لباس بیرون آور.» و او برای ایشان لباس بیرون آورد.
۲۳ و ییهُو و یهوناداب بن رکاب به خانة بَعْل داخل شدند و به پرستندگان بَعْل گفت: «تفتیش کرده، دریافت کنید که کسی از بندگان یهُوَه در اینجا با شما نباشد، مگر بندگان بَعْل و بس.» 
۲۴ پس داخل شدند تا ذبایح و قربانی‌های سوختنی بگذرانند. و ییهُو هشتاد نفر برای خود بیرون در گماشته بود و گفت: «اگر یکنفر از اینانی که به دست شما سپردم رهایی یابد، خون شما به عوض جان او خواهد بود.» 
۲۵ و چون از گذرانیدن قربانی سوختنی فارغ شدند، ییهُو به شاطران و سرداران گفت: «داخل شده، ایشان را بکشید و کسی بیرون نیاید.» پس ایشان را به دم شمشیر کشتند و شاطران و سردارانْ ایشان را بیرون انداختند. پس به شهر بیت بَعْل رفتند 
۲۶ و تماثیل را که در خانه بَعْل بود، بیرون آورده، آنها را سوزانیدند 
۲۷ و تمثال بَعْل را شکستند و خانة بَعْل را منهدم ساخته، آن را تا امروز مزبله ساختند. 
۲۸ پس ییهُو، اثر بَعْل را از اسرائیل نابود ساخت. 
۲۹ اما ییهُو از پیروی گناهان یرُبْعام بن نَباط که اسرائیل را مرتکب گناه ساخته بود برنگشت، یعنی از گوساله‌های طلا که در بیت ئیل و دان بود. 
۳۰ و خداوند به ییهُو گفت: «چونکه نیکویی کردی و آنچه در نظر من پسند بود، بجا آوردی و موافق هر چه در دل من بود با خانة اَخاب عمل نمودی، از این جهت پسران تو تا پشت چهارم بر کرسی اسرائیل خواهند نشست.» 
۳۱ اما ییهُو توجه ننمود تا به تمامی دل خود در شریعت یهُوَه، خدای اسرائیل، سلوک نماید، و از گناهان یرُبْعام که اسرائیل را مرتکب گناه ساخته بود، اجتناب ننمود. 
۳۲ و در آن ایام، خداوند به منقطع ساختن اسرائیل شروع نمود؛ و حَزائیل، ایشان را در تمامی حدود اسرائیل می‌زد، 
۳۳ یعنی از اُرْدّن به طرف طلوع آفتاب، تمامی زمین جِلْعاد و جادیان و رؤبینیان و مَنَّسیان را از عَرُوعیر که بر وادی اَرْنون است و جِلْعاد و باشان. 
۳۴ و بقیة وقایع ییهُو و هر چه کرد و تمامی تَهَوُّر او، آیا در کتابِ تواریخِ ایامِ پادشاهانِ اسرائیل مکتوب نیست؟ 
۳۵ پس ییهُو با پدران خود خوابید و او را در سامره دفن کردند و پسرش یهُواَخاز به جایش پادشاه شد. 
۳۶ و ایامی که ییهُو در سامره بر اسرائیل سلطنت نمود، بیست و هشت سال بود.

                                                                                   
دوم پادشاهان-باب دهم 2Kings-10 Reviewed by جواد on پنجشنبه, آذر ۱۹, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.