Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

اول پادشاهان-باب چهاردهم 1Kings-14



گوش کنید به کتب پیامبران-اول پادشاهان-باب چهاردهم
نبوت بضد یربعام  

۱ در آن زمان ابیا پسر یرُبْعام بیمار شد. 
۲ و یرُبْعام به زن خود گفت که الآن برخیز و صورت خود را تبدیل نما تا نشناسند که تو زن یرُبْعام هستی، و به شیلوه برو. اینک اَخِیای نبی که دربارة من گفت که بر این قوم پادشاه خواهم شد در آنجاست. 
۳ و در دست خود ده قرص نان و کلیچه‌ها و کوزة عسل گرفته، نزد وی برو و او تو را از آنچه بر طفل واقع می‌شود، خبر خواهد داد.
۴ پس زن یرُبْعام چنین کرده، برخاست و به شیلوه رفته، به خانة اَخِیا رسید و اَخِیا نمی‌توانست ببیند زیرا که چشمانش از پیری تار شده بود. 
۵ و خداوند به اَخِیا گفت: «اینک زن یرُبْعام می‌آید تا دربارة پسرش که بیمار است، چیزی از تو بپرسد. پس به او چنین و چنان بگو و چون داخل می‌شود به هیأت، متنکره خواهد بود.» 
۶ و هنگامی که اَخِیا صدای پایهای او را که به در داخل می‌شد شنید، گفت: ای زن یرُبْعام داخل شو. چرا هیأت خود را متنکر ساخته‌ای؟ زیرا که من با خبر سخت نزد تو فرستاده شده‌ام.
۷ برو و به یرُبْعام بگو: یهُوَه، خدای اسرائیل چنین می‌گوید: چونکه تو را از میان قوم ممتاز نمودم، و تو را بر قوم خود، اسرائیل رئیس ساختم، 
۸ و سلطنت را از خاندان داود دریده، آن را به تو دادم، و تو مثل بندة من، داود نبودی که اوامر مرا نگاه داشته، با تمامی دل خود مرا پیروی می‌نمود، و آنچه در نظر من راست است، معمول می‌داشت و بس. 
۹ اما تو از همة کسانی که قبل از تو بودند زیاده شرارت ورزیدی و رفته، خدایان غیر و بتهای ریخته شده به جهت خود ساختی و غضب مرا به هیجان آوردی و مرا پشت سر خود انداختی. 
۱۰ بنابراین اینک من بر خاندان یرُبْعام بلا عارض می‌گردانم و از یرُبْعام هر مرد را و هر محبوس و آزاد را که در اسرائیل باشد، منقطع می‌سازم، و تمامی خاندان یرُبْعام را دور می‌اندازم چنانکه سرگین را بالکل دور می‌اندازند. 
۱۱ هر که از یرُبْعام در شهر بمیرد، سگان بخورند و هر که در صحرا بمیرد، مرغان هوا بخورند، زیرا خداوند این را گفته است. 
۱۲ پس تو برخاسته به خانة خود برو و به مجرد رسیدن پایهایت به شهر، پسر خواهد مرد. 
۱۳ و تمامی اسرائیل برای او نوحه نموده، او را دفن خواهند کرد زیرا که او تنها از نسل یرُبْعام به قبر داخل خواهد شد، به علت اینکه با او چیز نیکو نسبت به یهُوَه، خدای اسرائیل در خاندان یرُبْعام یافت شده است. 
۱۴ و خداوند امروز پادشاهی بر اسرائیل خواهد برانگیخت که خاندان یرُبْعام را منقطع خواهد ساخت و چه (بگویم) الآن نیز (واقع شده است). 
۱۵ و خداوند اسرائیل را خواهد زد مثل نی‌ای که در آب متحرک شود، و ریشة اسرائیل را از این زمین نیکو که به پدران ایشان داده بود، خواهد کند و ایشان را به آن طرف نهر پراکنده خواهد ساخت، زیرا که اشیریم خود را ساخته، خشم خداوند را به هیجان آوردند. 
۱۶ و اسرائیل را به سبب گناهانی که یرُبْعام ورزیده، و اسرائیل را به آنها مرتکب گناه ساخته است، تسلیم خواهد نمود. 
۱۷ پس زن یرُبْعام برخاسته، و روانه شده، به تِرْصَه آمد و به مجرد رسیدنش به آستانة خانه، پسر مرد. 
۱۸ و تمامی اسرائیل او را دفن کردند و برایش ماتم گرفتند، موافق کلام خداوند که به واسطة بندة خود، اَخِیای نبی گفته بود. 
۱۹ و بقیة وقایع یرُبْعام که چگونه جنگ کرد و چگونه سلطنت نمود، اینک در کتابِ تواریخِ ایامِ پادشاهانِ اسرائیل مکتوب است. 
۲۰ و ایامی که یرُبْعام سلطنت نمود، بیست و دو سال بود. پس با پدران خود خوابید و پسرش ناداب به جایش پادشاه شد.

رحبعام، پادشاه یهودا  

۲۱ و رَحُبْعام بن سلیمان در یهودا سلطنت می‌کرد. و رَحُبْعام چون پادشاه شد چهل و یک ساله بود و در اورشلیم، شهری که خداوند از تمام اسباط اسرائیل برگزید تا اسم خود را در آن بگذارد، هفده سال پادشاهی کرد. و اسم مادرش نَعْمَة عَمُّونَیه بود. 
۲۲ و یهودا در نظر خداوند شرارت ورزیدند، و به گناهانی که کردند، بیشتر از هر آنچه پدران ایشان کرده بودند، غیرت او را به هیجان آوردند. 
۲۳ و ایشان نیز مکانهای بلند و ستونها و اشیریم بر هر تل بلند و زیر هر درخت سبز بنا نمودند. 
۲۴ و الواط نیز در زمین بودند و موافق رجاسات امّت‌هایی که خداوند از حضور بنی اسرائیل اخراج نموده بود، عمل می‌نمودند. 
۲۵ و در سال پنجم رَحُبْعام پادشاه واقع شد که شِیشَق پادشاه مصر به اورشلیم برآمد. 
۲۶ و خزانه‌های خانة خداوند و خزانه‌های خانة پادشاه را گرفت و همه چیز را برداشت و جمیع سپرهای طلایی که سلیمان ساخته بود، برد. 
۲۷ و رَحُبْعام پادشاه به عوض آنها سپرهای برنجین ساخت و آنها را به دست سرداران شاطرانی که درِ خانة پادشاه را نگاهبانی می‌کردند، سپرد. 
۲۸ و هر وقتی که پادشاه به خانة خداوند داخل می‌شد، شاطران آنها را بر می‌داشتند و آنها را به حجرة شاطران باز می‌آوردند. 
۲۹ و بقیة وقایع رَحُبْعام و هر چه کرد، آیا در کتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا مکتوب نیست؟ 
۳۰ و در میـان رَحُبْعـام و یرُبْعـام در تمامـی روزهای ایشان جنگ می‌بود. 
۳۱ و رَحُبْعام با پدران خویش خوابید و در شهر داود با پـدران خود دفـن شد، و اسم مادرش نَعْمَة عَمّوُنیه بود و پسرش اَبِیام در جایش پادشاهی نمود.

                                                                                   
اول پادشاهان-باب چهاردهم 1Kings-14 Reviewed by جواد on دوشنبه, آذر ۱۶, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.