Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

انجیل لوقا-باب چهاردهم Gospel of Luke-14



گوش کنید به انجیل مقدس-لوقا-باب چهاردهم


شفای مرد بیمار 

۱ و واقع شد که در روز سَبَّت، به خانه یکی از روسای فریسیان برای غذا خوردن درآمد و ایشان مراقب او می‌بودند. 
۲ و اینک شخصی مستسقی پیش او بود. 
۳ آنگاه عیسی ملتفت شده، فقها و فریسیان را خطاب کرده، گفت: «آیا در روز سَبَّت شفا دادن جایز است؟» 
۴ ایشان ساکت ماندند. پس آن مرد را گرفته، شفا داد و رها کرد. 
۵ و به ایشان روی آورده، گفت: «کیست از شما که الاغ یا گاوش روز سَبَّت در چاهـی افتـد و فـوراً آن را بیرون نیاورد؟» 
۶ پس در این امور از جواب وی عاجز ماندند.

تعلیم درباره جاه طلبی  

۷ و برای مهمانان مثلی زد، چون ملاحظه فرمود که چگونه صدر مجلس را اختیار می‌کردند. پس به ایشان گفت: 
۸ چون کسی تو را به عروسی دعوت کند، در صدر مجلس منشین، مبادا کسی بزرگتر از تو را هم وعده خواسته باشد. 
۹ پس آن کسی که تو و او را وعده خواسته بود، بیاید و تو را گوید این کس را جای بده و تو با خجالت روی به صف نعال خواهی نهاد. 
۱۰ بلکه چون مهمان کسی باشی، رفته در پایین بنشین تا وقتی که میزبانت آید به تو گوید، ای دوست برتر نشین! آنگاه تو را در حضور مجلسیان عزت خواهد بود. 
۱۱ زیرا هر که خود را بزرگ سازد ذلیل گردد و هر که خویشتن را فرود آرد، سرافراز گردد.
۱۲ پس به آن کسی که از او وعده خواسته بود نیز گفت: وقتی که چاشت یا شام دهی، دوستان یا برادران یا خویشان یا همسایگان دولتمند خود را دعوت مکن، مبادا ایشان نیز تو را بخوانند و تو را عوض داده شود. 
۱۳ بلکه چون ضیافت کنی، فقیران و لنگان و شلان و کوران را دعوت کن  
۱۴ که خجسته خواهی بود زیرا ندارند که تو را عوض دهند و در قیامت عادلان، به تو جزا عطا خواهد شد.

مَثَل ضیافت بزرگی  

۱۵ آنگاه یکی از مجلسیان چون این سخن را شنید گفت: «خوشابحال کسی که در ملکوت خدا غذا خورد.»  
۱۶ به وی گفت: شخصی ضیافتی عظیم نمود و بسیاری را دعوت نمود. 
۱۷ پس چون وقت شام رسید، غلام خود را فرستاد تا دعوت شدگان را گوید، بیایید زیرا که الحال همه چیز حاضر است. 
۱۸ لیکن همه به یک رای عذرخواهی آغاز کردند. اولی گفت: مزرعه‌ای خریدم و ناچار باید بروم آن را ببینم، از تو خواهش دارم مرا معذور داری  
۱۹ و دیگری گفت: پنج جفت گاو خریده‌ام، می‌روم تا آنها را بیازمایم، به تو التماس دارم مرا عفو نمایی. 
۲۰ سومی گفت: زنی گرفته‌ام و از این سبب نمی‌توانم بیایم. 
۲۱ پس آن غلام آمده مولای خود را از این امور مطلع ساخت. آنگاه صاحب خانه غضب نموده، به غلام خود فرمود: به بازارها و کوچه‌‌‌های شهر بشتاب و فقیران و لنگان و شلان و کوران را در اینجا بیاور. 
۲۲ پس غلام گفت: ای آقا آنچه فرمودی شد و هنوز جای باقی است. 
۲۳ پس آقا به غلام گفت: به راهها و مرزها بیرون رفته، مردم را به الحاح بیاور تا خانه من پر شود. 
۲۴ زیرا به شما می‌گویم هیچ یک از آنانی که دعوت شده بودند، شام مرا نخواهد چشید.

بهای شاگردی  

۲۵ و هنگامی که جمعی کثیر همراه او می‌رفتند، روی گردانیده بدیشان گفت: 
۲۶ اگر کسی نزد من آید و پدر و مادر و زن و اولاد و برادران و خواهران، حتی جان خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد من نمی‌تواند بود. 
۲۷ و هر که صلیب خود را برندارد و از عقب من نیاید، نمی‌تواند شاگرد من گردد. 
۲۸ زیرا کیست از شما که قصد بنای برجی داشته باشد و اول ننشیند تا برآوُرد خرج آن را بکند که آیا قوت تمام کردن آن دارد یا نه؟ 
۲۹ که مبادا چون بنیادش نهاد و قادر بر تمام کردنش نشد، هر که بیند تمسخر کنان گوید،  
۳۰ این شخص عمارتی شروع کرده، نتوانست به انجامش رساند. 
۳۱ یا کدام پادشاه است که برای مقاتله با پادشاه دیگر برود، جز اینکه اول نشسته تأمل نماید که آیا با ده هزار سپاه، قدرت مقاومت کسی را دارد که با بیست هزار لشکر بر وی می‌آید؟ 
۳۲ والا چون او هنوز دور است، ایلچی‌ای فرستاده، شروط صلح را از او درخواست کند. 
۳۳ پس همچنین هر یکی از شما که تمام مایملک خود را ترک نکند، نمی‌تواند شاگرد من شود. 
۳۴ نمک نیکو است ولی هرگاه نمک فاسد شد، به چه چیز اصلاح پذیرد؟ 
۳۵ نه برای زمین مصرفی دارد و نه برای مزبله، بلکه بیرونش می‌ریزند. آنکه گوش شنوا دارد بشنود.


                                                                                   
انجیل لوقا-باب چهاردهم Gospel of Luke-14 Reviewed by جواد on دوشنبه, شهریور ۰۹, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.