Top Ad unit 728 × 90

JEHOVAH IS GOD

خداوند شبان من است

کلام خداوند

پیدایش-باب سی و دوم 32-Genesis


گوش کنید به تورات مقدس-پیدایش-باب سی و دوم

تغییر نام یعقوب به اسرائیل

۱ و یعقوب راه خود را پیش گرفت و فرشتگان خدا به وی برخوردند. 
۲ و چون یعقوب، ایشان را دید، گفت: «این لشکر خداست!» و آن موضع را «محنایم» نامید. 
۳ پس یعقوب، قاصدان پیش روی خود نزد برادر خویش، عیسو به دیار سعیر به بلاد ادوم فرستاد، 
۴ و ایشان را امر فرموده، گفت: به آقایم، عیسو چنین گویید که بندة تو یعقوب عرض می کند با لابان ساکن شده، تاکنون توقف نمودم، 
۵ و برای من گاوان و الاغان و گوسفندان و غلامان و کنیزان حاصل شده است ؛ و فرستادم تا آقای خود را آگاهی دهم و در نظرت التفات یابم. 
۶ پس قاصدان نزد یعقوب برگشته، گفتند: «نزد برادرت، عیسو رسیدیم و اینک با چهارصد نفر به استقبال تو می آید.» 
۷ آنگاه یعقوب به نهایت ترسان و متحیر شده، کسانی را که با وی بودند باگوسفندان و گاوان و شتران به دو دسته تقسیم نمود. 
۸ و گفت: «هر گاه عیسو به دستة اول برسد و آنها را بزند، همانا دستة دیگر رهایی یابد. » 
۹ و یعقوب گفت: ای خدای پدرم، ابراهیم و خدای پدرم، اسحاق، ای یهوه که به من گفتی به زمین و به مُولَد خویش برگرد و با تو احسان خواهم کرد، 
۱۰کمتر هستم از جمیع لطفها و از همه وفایی که با بندة خود کرده ای زیرا که با چوبدست خود از این اردن عبور کردم و الا´ن ( مالک ) دو گروه شده ام. 
۱۱ اکنون مرا از دست برادرم، از دست عیسو رهایی ده زیرا که من از او می ترسم، مبادا بیاید و مرا بزند، یعنی مادر و فرزندان را. 
۱۲ و تو گفتی هرآینه با تو احسان کنم و ذریت تو را مانند ریگ دریا سازم که از کثرت، آن را نتوان شمرد.
۱۳ پس آن شب را در آنجا بسر برد و از آنچه بدستش آمد، ارمغانی برای برادر خود، عیسو گرفت:  
۱۴ دویست ماده بز با بیست بز نر و دویست میش با بیست قوچ، 
۱۵ و سی شتر شیرده با بچه های آنها و چهل ماده گاو با ده گاو نر و بیست ماده الاغ با ده کره. 
۱۶ و آنها را دسته دسته، جداجدا به نوکران خود سپرد و به بندگان خود گفت: « پیش روی من عبور کنید و در میان دسته ها فاصله بگذارید. » 
۱۷ و نخستین را امر فرموده، گفت که چون برادرم عیسو به تو رسد و از تو پرسیده، بگوید: از آن کیستی و کجا می روی و اینها که پیش توست از آن کیست؟ 
۱۸ بدو بگو: این از آن بنده ات، یعقوب است، و پیشکشی است که برای آقایم، عیسو فرستاده شده است و اینک خودش نیز در عقب ماست.
۱۹ و همچنین دومین و سومین و همة کسانی را که از عقب آن دسته ها می رفتند، امر فرموده، گفت: چون به عیسو برسید، بدو چنین گویید، 
۲۰ و نیز گویید: اینک بنده ات، یعقوب در عقب ماست.» زیرا گفت: « غضب او را بدین ارمغانی که پیش من می رود، فرو خواهم نشانید، و بعد چون روی او را بینم، شاید مرا قبول فرماید. » 
۲۱ پس ارمغان، پیش از او عبور کرد و او آن شب را در خیمه گاه بسر برد. 
۲۲ و شبانگاه، خودش برخاست و دو زوجه و دو کنیز و یازده پسر خویش را برداشته، ایشان را از معبر یبوق عبور داد. 
۲۳ ایشان را برداشت و از آن نهر عبور داد، و تمام مایملک خود را نیز عبور داد. 
۲۴ و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی می گرفت. 
۲۵ و چون او دید که بر وی غلبه نمی یابد، کف ران یعقوب را لمس کرد، و کف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد. 
۲۶ پس گفت: «مرا رها کن زیرا که فجر می شکافد.» گفت: «تا مرا برکت ندهی، تو را رها نکنم.» 
۲۷ به وی گفت: «نام تو چیست؟» گفت: «یعقوب.» 
۲۸ گفت: «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.» 
۲۹ و یعقوب از او سؤال کرده، گفت: «مرا از نام خود آگاه ساز.» گفت: «چرا اسم مرا می پرسی؟» و او را در آنجا برکت داد. 
۳۰ و یعقوب آن مکان را «فِنیئیل » نامیده، (گفت:) «زیرا خدا را روبرو دیدم و جانم رستگار شد.» 
۳۱ و چون از «فِنوئیل » گذشت، آفتاب بر وی طلوع کرد، و بر ران خود می لنگید. 
۳۲ از این سبب بنی اسرائیل تا امروزعِرق النساء را که در کف ران است، نمی خورند، زیرا کف ران یعقوب را در عِرق النسا لمس کرد.


                                                                                   
پیدایش-باب سی و دوم 32-Genesis Reviewed by جواد on جمعه, مرداد ۰۹, ۱۳۹۴ Rating: 5
All Rights Reserved by Jehovah Lord | Copyright © 2009 - 2025
Designed by , Javad Sorahi

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

با پشتیبانی Blogger.